برای متن کامل روی ادامه مطلب کلیک کنید.
ابرها رفتند و آسمان سهم تو شد خورشید.
اما من هم
از این آسمان سهمی دارم. سهم مرا هم بده. من دختر آسمانم اما مردمان
خاکی زمین
در قلب یخ زده خود جایی برای آسمانی ها ندارند. پشتت را به من نکن
خورشید. طلوع
کن. من اینجا دل به فانوس خوش نکرده ام. بر من بتاب.
سالهاست
بند
کفشهایم را خودم نبسته ام خورشید! که پاهای
ناتوان من نیازی به کفش ندارد.
سالهاست پشت پنجره چشم انتظار مانده ام تا شاید
نسیمی با بوی مادر کنار تختم
بیاید و رویاهایم را نوازش دهد.
چرا
اینگونه نگاهم می کنی خورشید؟
سلام پسرم گلم.
وشما دل های پاک معجزه های خداوندید در هستی.باید به گونه ای دیگر نگریست.(گل)
دل های همه پاکه اما بعضی وقتا خیلی چیزا فراموش می شه
شاد باشید و پیروز گل
مثل همیشه مطلبت زیبا بود.
ممنون از حضورت
سلام
بسیار زیباست.مطمئنم که آسمون سهم تمام دلهای پاکه.
موفق باشی.
آغاز
فروش یک روح سرکش
فن تف
یا بوتیقای خون
سلام خوبی آقای مهندس کم پیدا؟
اول از همه باید بگم دیزاین وبلاگ فوق العاده شده ساده اما لایتو زیبا.
عکسه جالبی بود کاش دل همه ی ما مثل اینا پاکو بی ریا بود.
شاد باشی.
دست هایی که کمک می کنند مقدس تر از لب هایی هستند که دعا می خوانند
ممنون از حضورتون
خیلی قشنگه دستتون درد نکنه...
راستی بازم دارم می گم یادتون نره که چی گفتم.
سلام زیباوجالب است