هنری دیگر در محیط

سلام دوستان 

فکر کنم ۲۷/۱/۸۸ بود  

نه حالا که دارم فکر میکنم ۲۷/۱/۸۸ بود که کمی بالاتر از خانه های اوقاف ((کمی بالاتر از پیتزا پرتقال جدید)) صحنه ای توجه ام رو جلب کرد. 

ایستادم و نگاه کردم. 

تا حالا به واسطه دوستان و هنرمندان بسیار و عزیز زحمت کش استان هنر های محیطی زیاد دیده بودم. 

اما شاید اینطوری. 

یعنی انقدر بی سر و صدا نه! 

یه هنر دوست تنها روی صخره ای از ماسه بادی داشت هنری که توی دستاش عقده کرده بود رو بویسله یه تیشه که از ابزار فروشی محل امانت گرفته بود خلق می کرد. 

باهاش صحبت کردم هنرمند عزیز(( آقای علی شعبانی ))هیچ خبری از فعالیت های هنری استان هنر دوست ما نداشت.  

 

 

 

 

 

  

 

  

 

 

 

با ارزوی موفقیت برای این دوست عزیزمان و به امید دیدار این دوست عزیز در جمع هنرمندان 

عزیز استانمان. 

 

 

فقط یه مسئله که خیلی منو داره ازار می ده رو بگم::
فردا عصر این اثر تخریب شده بود. 

 شما دوست عزیز اگر ممکنه توی نظراتتون یه راه واسه فرهنگ سازی یا راهی که اهمیت این هنرها رو به مردم معرفی کنه تا اینطوری با این هنر های خلق شده بر خورد نشه معرفی کنید. 

 

 

به نظرم اون هنر مند لذت خلق اثرش رو برد ولی مردن لذت دیدنش رو نه! 

 

 

 

بازی

با سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی!
با تشکر از سامان ((چمک)) که من رو به این .... فراخوانی کرد. 

برنامه هایی که سال قبل داشتم و اینکه چگونه گذشت. 

اتمام دانشگاه که به لطف خدا به راحتی به پایان رسید. 

فعالتر شدن در زمینه های علمی ((که انطور که باید و شاید نشد)) 

ورود به مرحله بعدی تحصیلات دانشگاهی که چنانچه قبول شدم ولی 

 به دلیل ناراضی بودن از شهر قبول شدهاز رفتن و دانشجو شدن صرف 

 نظر کردم. 

و اما امسال: 

میخوام خدمتم رو شروع کنم هر چند که وقت دارم   فکر می کنم با نرفتن 

 خدمت خودمو دارم عقب میندازم.  

و ان شا ا... تغییر رشته دانشگاهی در ادامه تحصیل. 

و  

از همه مهمتر امید به اینکه خدا توفیق بده سال دیگه رو هم به همین نحو در خدمت 

باشم. 

 

با تشکر از شما  دوستان عزیز که با تمام تنبلی و دیر آپ کردنم همیشه به من لطف دارید.