برای علاقه مندان برره امید وارم خوشتون بیاد

                                     دوستان در قسمت نظرات نظر خودتونو در مورد سریالشبهای برره چیه البته به جز جنبه طنزش ؟؟

                                      

سلام دوستان

سلام دوستان بابت این چند مدت واقعا شرمنده  متاسفانه سیستمم ترکید

و هنوز که هنوزه درست نشده الانم به خدا با ۱۰۰۰ بد بختی اومدم کافی نت راستی یه یوال داشتم بچه خواهشن بی تعارف جواب بدید که اسم این چیه؟

-خوش شانسی

-بد شانسی

-....

اگه شما هم روز ولن تاین با تولدتون در یک روز بود بعد از عاشوری چه کار می کردید

به جان خودم به خودت بدوبیرا میگفتی

راستی بچه امید وارم منو بخشیده باشید

قول میدم سعی کنم همیشه به روز باشم

به مناسبت ولن تاین که هر روز به اون نزدیکتر میشیم

راستشو بخواهید این رو یکی از دوستانم برام میل کرد دیدم قشنگه و  اگه سخت نگیریم میشه با عنوان یه بهونه قرارش داد که یاد آور بشیم ولن تاین نزدیکه!!!!!!!!!!!!

راستی  حواست هست ولن تاین کیه ؟؟

مرد و زن جوانی سوار بر موتور در دل شب می راندند. آنها عاشقانه یکدیگر را دوست داشتند.

زن جوان: یواش تر برو, من می ترسم.

مرد جوان: نه, اینجوری خیلی بهتره.

زن جوان: خواهش میکنم, من خیلی می ترسم.

مرد جوان: خوب, اما اول باید بگی که دوستم داری.

زن جوان: دوستت دارم, حالا میشه یواش تر برونی.

مرد جوان: منو محکم بگیر.

زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.

مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری, آخه نمیتونم راحت برونم. اذیتم میکنه.

روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد, یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند.

دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.